با مداد رنگی هايم ياد خوب آمدنت را نقاشی کردم و جاده سفيد رفتنت را خط خطی ، کسی نيست که زندگی را برايم ديکته کند ،غلط هايم را بگيرد و روز های اشتباهم را خط بکشد و مجبورم کند از روی تجربه های غلط ده بار بنويسم .جغرافيای بودن تو مرز دريا را گرفته .آنجا که توئی ماهی ها نمی توانند بيايند تا چه رسد به من . تاريخ نشان می دهد قبل از اينکه به يادت بياورم نبودی . هر گاه می خواستم بنويسم نوک مدادم می شکست و حال گاه و بی گاه با کوچکترين يادی از تو قلبم می شکند . بيا لحظه هايم را قسم بده تا بدانی در نبودنت چه کشيده ام .
نظرات شما عزیزان:
الهه 
ساعت1:29---7 مرداد 1391
سلام خوبي ميتونم باهات دوست شم
الهه 
ساعت2:46---6 مرداد 1391
سلام صاحب وبلاگ عاشقانم ميخواستم درباره ي كاربراتون شكايت بكنم وقتي كسي وارد ميشه جواب سلامشو نميدن ناظرا هم همينطور من يكي از دوستاي قديمي هستم آقا هومند كه با اسم ماريچي مييومدم تو چت نينا شايد يادت نياد اگه يادت اومد من كيم به وبلاگم بيا تا حرف بزنيم اون عكسه هم عكس خودمه
|